به گزارش کردپرس، «کمیسیون همبستگی ملی، برادری و دموکراسی» ترکیه که نتایج دیدار تاریخی خود با عبدالله اوجالان، بنیانگذار و رهبر زندانی حزب کارگران کردستان (پ.ک.ک)، را در ۴ دسامبر اعلام کرد، اشاره نمود که آینده شمالشرق سوریه محور اصلی گفتوگوها بوده است.
گفتوگوهای محرمانه میان اوجالان و دولت، که بیش از یک سال پیش اعلام شدند، تاکنون پیشرفت چندانی نداشتهاند. کمتر از یک ماه تا ضربالاجل آغاز سال نو باقی مانده است. این ضربالاجل برای ادغام نیروهای کُرد سوری همسو با جنبش اوجالان در دولت انتقالی دمشق تعیین شده است.
تمام طرفهای گفتوگو ــ و جامعه بینالمللی ــ انتظار اقدامهای ملموس و فوری دارند، وگرنه خطر فروپاشی مذاکرات، مشابه آنچه در سال ۲۰۱۵ رخ داد، وجود دارد. ورود علنی اوجالان به پرونده سوریه، آن هم در مقطعی که دولت ترکیه او را بهعنوان یک میانجی سیاسی پذیرفته، میتواند راه را برای پیشرفت باز کند، مانع از کارشکنی بازیگران مخرب شود و به تثبیت توافق مطلوب ادغام SDF که با میانجیگری آمریکا در حال شکلگیری است، کمک کند.
وضعیت کنونی روند صلح
در این مرحله، روند صلح میان ترکیه و پ.ک.ک عمدتاً از اقدامهایی تشکیل شده که نشانه آشکاری از مذاکره ندارند، تا امکان مذاکره بدون ایجاد مزاحمت یا نظارت عمومی فراهم شود. پ.ک.ک به دستور اوجالان، خود را منحل کرد و گامهای نمادین و پرسر و صدایی به سوی خلع سلاح برداشت؛ از جمله مراسمی که در آن گروهی از چریکها در برابر ناظران بینالمللی سلاحهای خود را سوزاندند، و همچنین از خاک ترکیه و مناطق حساس مرزی در اقلیم کردستان عراق عقبنشینی کردند.
در مقابل، دولت ترکیه به صورت غیرعلنی شرایط زندان اوجالان را بهبود بخشیده، مصادره شهرداریهای کُرد و بازداشت سیاستمداران کُرد را متوقف کرده و روند تبرئه و آزادی فعالان و مقامهای کُرد زندانیشده به اتهامات مرتبط با پ.ک.ک را آغاز کرده است. در ماههای اخیر هیچ حمله نظامی یا درگیری مسلحانهای گزارش نشده است.
مشهودترین اقدام دولت ترکیه، تشکیل «کمیسیون همبستگی ملی، دموکراسی و برادری» در ماه اوت بود. این کمیسیون پارلمانی مأموریت دارد پیشنهادهایی برای تدوین قوانین جدید جهت تنظیم خلع سلاح و ادغام مجدد چریکهای پکک و همچنین اصلاحات لازم برای پیشبرد روند صلح ارائه دهد. قرار است این توصیهها طی هفتههای آینده اعلام شوند.
با این حال، هنوز اجماعی درباره محتوای این پیشنهادها ــ یا حتی هدف نهایی روند ــ وجود ندارد. دولت رجب طیب اردوغان میخواهد آنچه را «مسئله تروریسم» مینامد پایان دهد، رأیدهندگان کُرد را از حزب اصلی اپوزیسیون، یعنی حزب جمهوریخواه خلق (CHP)، جدا کند و شکافهای سیاسی و اجتماعیای را ترمیم کند که بازیگرانی مانند اسرائیل ممکن است در صورت بروز درگیری منطقهای از آن بهرهبرداری کنند.
در مقابل، جنبش آزادیخواهی کُرد ترکیه انحلال و خلع سلاح پکک را گذار از الگوی سیاست و جنگ قرن بیستم به شیوهای متناسبتر با فرصتها و محدودیتهای کنونی کُردهای ترکیه میداند.
اختلاف دیدگاهها بیش از همه در موضوع شمالشرق سوریه آشکار است. یکی از اهداف ترکیه از آغاز این گفتوگوها، وادار کردن نیروهای دموکراتیک سوریه (SDF) ــ ائتلافی چندقومیتی به رهبری گروههای کُرد نزدیک به پکک ــ و اداره خودگردان دموکراتیک شمالشرق سوریه به تسلیم بوده است. از زمان اشغال مناطق رأسالعین و تلابیض در سال ۲۰۱۹، پکک بازگشت به گفتوگوهای صلح را راهی برای تثبیت دستاوردهای SDF و اداره خودگردان دانسته است. در این مسیر، همسویی غیرمنتظرهای نیز با واشنگتن شکل گرفته است. مقامهای آمریکایی پیش از انتخابات ۲۰۲۳ ترکیه از طریق SDF به قندیل توصیه برقراری آتشبس کردند و در سال ۲۰۲۲ برای نخستینبار اعلام کردند که «راهحل نظامی» برای مسئله کُرد در ترکیه وجود ندارد.
سقوط حکومت بشار اسد در دسامبر ۲۰۲۴ پرونده سوریه و این مواضع تقریباً آشتیناپذیر را به صدر دستور کار همه طرفها رساند. ترکیه تصمیم گرفت از سقوط بشار اسد برای نابودی کامل SDF استفاده نکند و به آتشبس با میانجیگری آمریکا در امتداد رود فرات در اواسط دسامبر ۲۰۲۴ پایبند ماند. با کنار گذاشتن گزینه نظامی، ترکیه پذیرفت که آینده سیاسی شمالشرق سوریه باید پشت میز مذاکره رقم بخورد.
توافق ۱۰ مارس
تا اینجا، وضعیت سوریه برای جنبش آزادیخواهی کُرد ترکیه نامطلوب نیست. زیرا هم اداره خودگردان کردی و هم SDF همچنان پابرجا هستند. در ۱۰ مارس ۲۰۲۵، مظلوم عبدی، فرمانده کل SDF، و احمد الشرع، رئیسجمهور دولت انتقالی سوریه، توافقی با میانجیگری آمریکا امضا کردند که بر اساس آن نهادهای نظامی و مدنی شمالشرق در ساختارهای دمشق ادغام میشوند. متن هشتبندی این توافق همچنین خواستار آتشبس و بهرسمیتشناختن حقوق و هویت کُردها در سطح ملی شد.
SDF چارچوب توافق ۱۰ مارس را ــ در بهترین حالت ــ فرصتی برای تبدیل شدن به یکی از ارکان بنیانگذار یک دولت جدید و بهتر میداند. با رفتن به دمشق، آنها میتوانند گرایشهای افراطی و عربناسیونالیستی دولت انتقالی را مهار کنند، به حکمرانی دموکراتیکتر و غیرمتمرکزتر برای کل سوریه دست یابند و حضور مؤثر کُردها در ارتش را تضمین کنند تا دیگر علیه جوامعشان به کار گرفته نشود. پیوستن به نهادهای رسمی دولت همچنین میتواند تهدید مداخله نظامی ترکیه را خنثی کرده و به مشکلات اقتصادی ناشی از وضعیت غیررسمی ساختار سیاسی-نظامی خود پایان دهد.
الشرع نیز دلایل عملی برای ادغام مسالمتآمیز شمالشرق دارد. دولت او بی ثبات است و ارتشش مجموعهای ناهمگون از شبهنظامیانی است که به نقض حقوق اقلیتهای قومی و مذهبی بدناماند. دمشق نه منابع، نه نیروی انسانی و نه مشروعیت سیاسی لازم برای تصرف و اداره مناطق کُردنشین با زور را دارد. بازگشت به جنگ داخلی شاید کنترل اداره خودگردانبر شمال شرق سوریه را پایان دهد، اما سرمایهگذاری و کسبوکارها را فراری میدهد، مشروعیت بینالمللی بهسختی بهدستآمده را از بین میبرد و پای قدرتهای خارجی را دوباره به سوریه باز میکند؛ نتیجهای که سوریه را بسیار متلاشیتر از یک نظام غیرمتمرکز خواهد کرد.
تا اینجا، از میان مفاد توافق، تنها آتشبس اجرا شده است؛ آن هم بهشکلی شکننده در خطوط تماس حلب و دیرالزور. دولت وعدههای خود برای اعطای حقوق کُردها در قانون اساسی انتقالی را، که تنها چند روز پس از امضای توافق منتشر شد، نقض کرد. یک هفته خشونت فرقهای در منطقه دروزینشین سویدا باعث شد بسیاری در شمالشرق سوریه به این باور برسند که ادغام با چنین دولتی ممکن است ناممکن باشد.
در اکتبر، پس از تشدید درگیریها در محله شیخ مقصود حلب، اداره خودگردان و دمشق به توافق شفاهی درباره ادغام نظامی و امنیتی رسیدند. به گفته رهبران SDF، نیروهایشان بهعنوان تیپها و لشکرهایی مستقر در شمالشرق سوریه به وزارت دفاع خواهند پیوست. SDF و اداره خودگردان همچنین انتظار دارند اصلاحات سیاسی، مانند بهرسمیتشناختن حقوق کُردها در قانون اساسی، همزمان با ساختارهای جدید نظامی انجام شود.
در ابتدا به نظر میرسید ترکیه از توافق ۱۰ مارس کنار گذاشته شده است. وعده حقوق و بهرسمیتشناختن کُردهای سوری، خواستهای است که مقامهای ترکیه هنگام بحث درباره مسئله کُردها در داخل کشور خود رد میکنند. مهمتر از آن، متن توافق خواستار انحلال کامل SDF و اداره خودگردان نشد، بلکه تنها ادغام آنها با دولتی را پیشبینی کرد که توانایی اداره مستقل شمالشرق را ندارد.
برای واشنگتن، همسو کردن ترکیه، سوریه و جنبش کُردی برای ثبات و امنیت منطقهای اهمیت حیاتی دارد. خشونتهای سویدا به نظر میرسد آمریکا را به پذیرش بیشتر مطالبات SDF برای تمرکززدایی و تضمینهای سخت برای حقوق اقلیتهای قومی و مذهبی سوق داده است. در نوامبر، تام باراک، سفیر آمریکا در ترکیه و نماینده ویژه در امور سوریه، اعلام کرد که ترکیه و سوریه پس از دیدار مقامات کاخ سفید با الشرع و فیدان بر سر ادغام SDF در «ساختار اقتصادی، دفاعی و مدنی» به توافق رسیدهاند که نشانهای از پذیرش عناصر سیاسی توافق برای نخستینبار از سوی ترکیه، آن هم تحت نظارت آمریکا است.
دمشق همچنین پس از همان دیدار، مشارکت خود را در ائتلاف جهانی ضد داعش به رهبری آمریکا اعلام کرد. نکته قابل توجه این است که دمشق نیرو به ائتلاف اعزام نکرده و عملیاتهای مشترک ضد داعش از طریق وزارت کشور سوریه انجام شدهاند. این میتواند نشان دهد که آمریکا انتظار دارد شرکای آیندهاش در ارتش سوریه همان شرکای SDF باشند که یک دهه با آنها همکاری کرده است؛ انتظاری که با پیشنهاد SDF سازگار است، اما با دیدگاه تسلیمطلبانه ترکیه همخوانی ندارد.
نقش اوجالان
عبدالله اوجالان همواره کُردهای سوریه را «خط قرمز» خود دانسته است. در طول این روند صلح، او کارتهایش را بهگونهای بازی کرده که حداکثر از منافع شمالشرق سوریه دفاع کند و پرهزینهترین امتیازها را در حوزههای دیگر بدهد. ورود کنونی او به پرونده سوریه بعید است برنامه ادغامی را که SDF، دولت انتقالی و ایالات متحده بر سر آن به توافق رسیدهاند تغییر دهد؛ بلکه احتمالاً تلاشی است برای واداشتن ترکیه به پذیرش آن.
به گفته گُلستان قلیچ کوچییغیت، عضو کمیسیون از حزب (DEM)، اوجالان به هیئت کمیسیون نگفته که از SDF خواهد خواست خلع سلاح شود؛ بلکه درباره ادغام SDF و نیروهای امنیت داخلی آن با وزارت دفاع و وزارت کشور سوریه صحبت کرده است. این دیدگاه به متن توافق ۱۰ مارس و موضع اعلامی SDF نزدیکتر است. کوچییغیت همچنین گفت که اوجالان دموکراسی و حقوق کُردها را شرط «ادغام دموکراتیک» دانسته و بدین ترتیب خواستههای SDF برای قانون اساسی دموکراتیک و کثرتگرا را تکرار کرده است.
در مقابل، روایت رسمی دولت از نشست کمیسیون تأکید داشت که اوجالان از یک دولت واحد در سوریه حمایت کرده است. هرچند بسیاری از کُردهای سوریه فدرالیسم به سبک اقلیم کردستان عراق را ترجیح میدهند، اما واقعیتهای جمعیتی و جغرافیایی اجرای آن را دشوار میکند. رهبران SDF و اداره خودگردان حاضرند اشکال دیگری از تمرکززدایی در چارچوب یک دولت واحد را بپذیرند؛ مانند واگذاری اختیارات مشخص به استانها، شهرستانها و نهادهای محلی. بیانیه دولت همچنین بر نفوذ اوجالان بر رهبران SDF تأکید کرد و احتمال داد که او در روزهای آینده درباره سوریه موضع تازهای بگیرد. جالب آنکه چند روز پیش از نشست کمیسیون، مظلوم عبدی به خبرگزاری مزوپوتامیا گفته بود امیدوار است بهصورت حضوری با اوجالان دیدار کند.
این برداشتها، هرچند برای مخاطبان متفاوتی قالببندی شدهاند، با یکدیگر سازگارند و نشان میدهند اوجالان از راهحلی برای سوریه دفاع میکند که به مصالحهای نزدیک است که SDF به آن رسیده و جامعه بینالمللی از آن حمایت میکند.
اینکه چنین دیدگاهی در این مقطع و از طریق چارچوبی بهاعتبار یک نهاد پارلمانی به افکار عمومی منتقل میشود، خود اهمیت دارد. در «روایت عدم مذاکره» که تاکنون بر روند حاکم بوده، اقدامهایی که پشت درهای بسته مورد توافق قرار گرفتهاند، اغلب از طریق پیامی از اوجالان، یک اقدام نمادین و حسابشده کُردی و واکنش آرام ترکیه عملیاتی شدهاند. این نخستین بار است که پیام اوجالان از مجرایی بهاینحد مشروع ــ نه سرویسهای اطلاعاتی یا هیئتهای حزبی ــ منتقل میشود. همزمان، ائتلاف حاکم بهطور فزایندهای اوجالان را بهعنوان میانجیگری مشروع و مسئول معرفی کرده است؛ شرایطی که ارزش هر بیانیه احتمالی او درباره سوریه را برای مخاطبان ترک و کُرد افزایش میدهد.
گام بعدی چیست؟
اگر زمینه پیشرفت فراهم باشد، اوجالان میتواند پیش از پایان سال فراخوان تازهای خطاب به SDF صادر کند و از آنها بخواهد گامی در مسیر ادغام بردارند. سپس SDF و دولت انتقالی میتوانند یکی از جنبههای نمادین و دستیافتنی توافقهای شفاهی موجود را عملی کنند.
رهبران ترکیه خواهند توانست ادعا کنند که اوجالان از طریق یک سازوکار پارلمانی مشروع فراخوانی رضایتبخش داده و SDF نمونهای از تمکین را ارائه کرده است. این امر ضربالاجل ۳۱ دسامبر را بیاثر میکند و اجازه میدهد جزئیات ادغام بدون فشار زمانی نهایی شود. همچنین مجوز سیاسی لازم برای ادغام SDF بهعنوان تیپها و لشکرها در داخل ارتش سوریه و انجام اصلاحات سیاسی همراه را فراهم میآورد؛ بهگونهای که «روایت عدم مذاکره» حفظ شود و همزمان زمان برای پیشبرد گفتوگوها خریده شود.
تحولات همزمان در مسیر داخلی روند صلح نیز میتواند به رفع دیگر اعتراضهای ترکیه به الگوی ادغام SDF کمک کند. اگر کمیسیون، مثلاً، چارچوبی حقوقی برای بازگشت چریکهای پکک به زندگی غیرنظامی تدوین کند، کُردهای ترکیهای که برای جنگ با داعش به یگانهای مدافع خلق (YPG) پیوسته بودند نیز احتمالاً مشمول آن خواهند شد. در این صورت، یکی از مطالبات دیرینه ترکیه (و آمریکا) -بدون آنکه زن و مردی که با خطرات بزرگ در شکست داعش نقش داشتند- در بلاتکلیفی حقوقی رها شوند، برآورده میشود.
در نهایت، ترکیه دلایل موجهی برای پذیرش توافق ادغامی موجود دارد. سناریویی که در آن دهها هزار جنگجوی کُردِ آموزشدیده توسط ائتلاف، از نیروهای امنیتی جدید سوریه کنار گذاشته شوند و با انبوهی از نارضایتیها و فرصتهای اقتصادی اندک در شهرهای مرزی رها شوند، برای ترکیه خطرناکتر از وضع موجود است. جنگ میان SDF و دولت انتقالی، روند صلح را ــ و تمام مزایایی را که اردوغان امیدوار است از آن به دست آورد ــ نابود میکند و به اسرائیل و روسیه فرصت میدهد نفوذ خود را در سوریه به زیان ترکیه گسترش دهند. با پذیرش شروط اوجالان درباره سوریه، مقامهای ترکیه میتوانند در مقابل، امتیازهای داخلی بیشتری مطالبه کنند.
موسسه صلح کردی در آمریکا

نظر شما